هدف، جیب مخاطب است نه فرهنگ و هنر ملی!
مرد جوانی خیره به دوربین تلویزیونی نگاهش را به چشمان بینندگان گره زده و در کمال آرامش چنین می گوید: "تعداد زیادی از بینندگان تماس گرفتن و خواستن تا داروی لاغری مطمئن و بی ضرری رو به اونها معرفی کنیم. ما بعد از 2 هفته بررسی به این نتیجه رسیدیم که چای سبز شرکت .... که در .... تهیه و تولید میشه بهترین و سالمترین گزینه است. این محصول دارای گواهی های ایزو است، به چند کشور اروپایی صادر میشه و...."
مجری برنامه که گویی هنوز خیالش از بابت میزان تاثیر این عبارات آسوده نیست به تأکید چند بار پرسش هایی را مطرح می کند که: "گفتید بهترین محصول است دیگر؟ هیچ زیان احتمالی هم ندارد دیگر؟ یک بار دیگر بفرمایید که بینندگان این محصول را چگونه می توانند خریداری کنند؟..." و این مراوده تا بدانجا ادامه می یابد که خیال هر دو طرف راحت شود که پول پرداخت شده برای این تبلیغات آبرومند! حلال شده است!!
پسین یکی دیگر از روزهای هفته باز از سر اتفاق بیننده همین برنامه از شبکه پایتخت شده ام و این بار مجری در حال گپ و گفت با آشپز برنامه است و او نیز مأمور به معرفی نام برندی خاص در تولید نان های فانتزی! هر جمله ای که درباره دستور آشپزی می گوید و یا هر بار که مواد لازم را بر زبان می راند، یادآوری می کند که خوردن این غذا به شکل ساندویچ و در نان .... طعم و لذت دیگری دارد!
از اطرافیان و بینندگان دایمی برنامه "به خانه برمی گردیم" که پرس و جو می کنم، در می یابم که این رسم همیشگی برنامه است که به بلندگوی تبلیغاتی برخی نام و نشان ها تبدیل شده و هرکه پول مناسبی بدهد به آسانی می تواند از تریبون رسانه ملی محصول خود را نه در شکل و شمایل یک آگهی تبلیغاتی مستقیم بلکه از زبان مجریان و کارشناسان تلویزیون معرفی و عرضه کند.
سخن گفتن از ریزش مخاطبان سیما و تلاش گردانندگان رسانه ملی برای تأمین هزینه ها و... قصه ای آشنا و شهره است اما این گونه تبلیغات رو و عریان و هزینه کردن از جیب مردم در رسانه ای که پسوند "ملی" را بر خود دارد برای کالا و برندی خاص آن هم به شکلی ویژه و هدفمند در برنامه ای که در میان بانوان در زمره برنامه های پرمخاطب سیما قرار گرفته است، جای اما و اگر بسیار دارد.
سالی پیش از این بود که به دعوت عوامل این برنامه مهمانشان بودم و دقایقی از فرش دستباف ایرانی و ویژگی های بی مانندش با مخاطبان گفتم. قرار بود این بخش تداوم یابد و هر بار یکی از کارشناسان این هنر- صنعت را مهمان برنامه کنم تا از منظری خاص زوایای پنهان فرش ایرانی را آشکار سازند اما پس از چندی از سوی شبکه چنین پیام آمد که: "بهتر است برندهای فرش را به ما وصل کنید تا ضمن معرفی نام و نشان تجاری خود، بخشی از هزینه های برنامه و شبکه را نیز متقبل شوند"!
گویی گمان باطلی داشتیم که رسانه ملی برای پرداختن به این هنر- صنعت بومی و ملی که پیوندی ناب با پیشینه و فرهنگ و هنر ایران زمین دارد زمانی و مجالی فراهم آورده است!