او فوق العاده است
به همراه رفیقی برای دیدن فیلمهای مستند در دومین جشنواره بینالمللی سینمای مستند "سینما حقیقت" راهی سینما فلسطین شدم. در سالن شماره 1 فیلم "سایه کتاب مقدس" ساخته آرتور هالونن از فنلاند اکران می شد. چند دقیقه ای تماشا کردیم اما نگرفتمان. در سالن شماره 2 فیلم "کلام در کلام" ساخته راجولا شاه از هند پخش می شد. جذب آن هم نشدیم. تقریباً پشیمان از راهی که آمده بودیم، وارد سالن شماره 3 شدیم. فیلم با تصاویری پرشتاب و غیرحرفه ای که یک ناوارد با هندی کم گرفته بود شروع شد ولی قدرت جاذبه اش بیش از تصاویر حرفه ای پیشین بود! نشستیم و دیدیم و لذت بردیم.
فیلم مستند بلند "مشکل آب" (Trouble the Water) ساخته تیا لسین و کارل دیل بود که با مضمون توفان کاترینا در بخش ویژه جشنواره به نمایش در می آمد. فیلمی آمریکایی برای پرداختن به این توفان مهیب و عوارض آن که در سال 2005 بخش عظیمی از آمریکا را درنوردید.
فیلم در عین سادگی و آماتوری بودن، با تدوینی هوشمندانه و دقیق، بدون آنکه شعاری و لوس باشد، سرشار از شعار و هشدارهای اخلاقی، سیاسی و اجتماعی است که ناچارم می کند به برشهایی کوتاه از آن –بدون تشریح و تفسیر- بپردازم.
- داستان فیلم، روایت زنی سیاهپوست از ساکنان نیو اورلئان است که هشدارهای دولت مبنی بر تخلیه منطقه را می شنود اما به همراه شوهرش می ماند تا به ثبت تصویری توفان کاترینا بپردازد. تصاویر او از دل حادثه به همراه تصاویر خبری آن ایام از تلویزیون و تصاویری که پس از فروکش کردن سیلاب گرفته است، راوی جذابی برای ماجرا و بستر جالبی برای دادن شعارهای فیلم است.
- در فیلم اشاره های مستقیم مذهبی بی آنکه دافعه ایجاد کند فراوان به چشم می خورد.
الف) زن سیاهپوست در آغاز فیلم می گوید: من کلیسا نرفتم اما به خدا اعتقاد دارم و دعا می کنم سالم بمانم و بتوانم این فیلمها را نشان بدهم.
ب) جورج بوش پس از توصیه برای تخلیه منطقه و وعده برای دادن سرپناه به آوارگان سیل، می گوید: تا آن موقع آمریکا دعا می کند.
پ) شخصیت اصلی فیلم در اوج مصیبت زدگی و به هنگام بروز توفان ریتا، باز هم امیدوار است و می گوید: می خواهم موسیقی یاد بگیرم، کلیسا بروم، انجیل بخوانم و برای آینده برنامه بریزم.
ت) زن سیاه پوست لا به لای گلایه از بی توجهی دولت چنین می گوید: باید دعا کنیم که خدا ما را به راه راست هدایت کند و به مناطق راست و آدمهای راست.
ث) کیمبرلی ریورز وقتی به بی تدبیری و بدقولی دولتمردان خرده می گیرد، باز می گوید: فقط یک چیز را می دانم و آن اینکه خدا به قولهایش عمل می کند.
ج) زن به هنگام سخن گفتن از برادر زندانی اش به آیه ای از انجیل متوسل می شود که: آنهایی که منتظر خداوند می مانند، قوت قلب می گیرند.
- فیلم اشاره های سیاسی مستقیم هم فراوان دارد:
الف) درحالیکه مردم در رنج و سختی هستند، اخبار تلویزیون از تأثیر کاترینا بر قیمت بنزین خبر می دهد!
ب) مردم مصیبت زده بارها و به تعابیر مختلف معتقدند که "جنگ ما اینجاست نه در عراق!" با این حال بوش در سخنرانی خود مخالف برگرداندن نیروها از عراق برای کمک به بازماندگان کاترینا است و می گوید جنگ با ترور را نباید رها کرد!
پ) به هنگامی که مردم بازمانده از توفان برای داشتن سرپناه به ساختمانی بر بالاترین نقطه منطقه می روند که یک پایگاه نظامی در حال تخلیه و دارای اتاقهای خالی فراوان است، نظامیان با اسلحه در برابرشان قرار می گیرند و می گویند: برای حفظ امنیت دولت و منافع ملی چنین می کنیم. امنیت دولت در برابر امنیت ملت!!
ت) زن سیاه پوست درباره بی مسوولیتی نظامیان می گوید: وقتی به آنها نیاز داشتیم، آنها منتظر حمله تروریستی نشسته بودند!
ث) ماموران ارتش که از دادن سرپناه به مردم سر باز زده اند، از رییس جمهور نشان سپاس دریافت می کنند!
ج) دروغگویی و ریاکاری دولتمردان بارها مورد انتقاد قرار می گیرد. زنی می گوید که دوست داشته پسرش در ارتش خدمت کند اما حالا که دیده است ارتشی ها به هنگام نیاز "محل سگ هم بهت نمی ذارن" دیگر چنین قصدی ندارد. در جایی دیگر دولتیان در تلویزیون در آرامش می گویند که برای شرایط بحرانی آماده اند و پرزیدنت بوش نیز از آنها راضی است اما مردم در بیچارگی به سر می برند و صدای اپراتورهای امداد و نجات را می شنویم که نا امیدانه در برابر عجز و لابه مردم می گویند: کمکی در کار نیست! و باز در جایی دیگر می شنویم که: "دیگه به هیچ مسوول دولتی اعتماد نمی کنم. اونا ما رو زیر پا له کردن. آدمها براشون عین زباله بودن!"
چ) در عنوان بندی پایانی فیلم عبارتهایی اینچنین گفته می شود: ایالت لویزیانا نتوانست پول ها را درست تقسیم کند. جمعیت سیاه پوستان نیو اورلئان 65 درصد کاهش یافته است. مردم فقیر دو برابر شده اند. کرایه خانه ها و تورم افزایش یافته است. فرصت تحصیل برای بسیاری از کودکان از بین رفته است. نیو اورلئان بیشترین درصد زندانی را در جهان دارد...
- تبعیض و آپارتاید هم در جای جای فیلم مورد اشاره قرار می گیرد:
الف) با هشدار شهردار برای تخلیه شهر، آنها که پول، وسیله نقلیه و یا جایی برای رفتن دارند، به راه می افتند و بزرگراهها لبریز از ماشینهای گریزان است اما فقرا مجبور به ماندن هستند چون چاره دیگری نمی یابند.
ب) سیاه پوستان و فقیران نیو اورلئان کمترین کمکهای دولتی را دریافت کرده اند. ریورز می گوید: "فکر می کردیم این چیزا رو ممکنه در جهان سوم ببینیم. اما انگار اینجا آمریکا نبود! معلومه که اگه پول نداشته باشی دولت کمکی بهت نمی کنه!"
پ) برایان به خاطر نداشتن برگه های هویتی علیرغم همه تلاشها هرگز نمی تواند کمکی دریافت کند و در پایان دوباره به اعتیاد رو می آورد.
ت) برادر زندانی ریورز می گوید: "ما توی زندان خبری از توفانی که در راه است نداشتیم. روز قبل از توفان تلویزیونها رو جمع کردن. ما کاغذ و خمیردندان می خوردیم. گاردیها رفته بودن و ما رو گذاشتن که بمیریم. مگه ما آدم نبودیم؟"
ث) دولت بیمارستان سیاه پوستان را تخلیه نکرد و همه بیماران بستری در بیمارستان همانجا به جسد تبدیل شدند.
ج) یک سال پس از توفان، تصاویر تلویزیونی محله فرانسوی ها در نیو اورلئان را نشان می دهد که زندگی در آن زیباتر از گذشته ادامه دارد و همه چیز بهتر از پیش بازسازی شده اما محله های فقیرنشین سیاهان همچنان متروکه و ویران است.
- فیلم سرشار از نکته های انسانی و اخلاقی هم هست:
الف) مردی قوی هیکل که با شنا کردن چندین نفر را نجات داده است، خندان است و می گوید که هرگز فکر نمی کرده خدا از کسی چون او کمک بگیرد. او هرگز انتظار ندارد مانند یک قهرمان تجلیل شود.
ب) با ورود بلا و مصیبت، کسانی که پیش از آن یکدیگر را نمی شناختند، لبریز از رفاقت و همدلی می شوند و همه به هم نزدیک می شوند. حتی دشمنان پیشین به کمک هم می شتابند.
پ) کیمبرلی ریورز پس از بازگشت به خانه، مستقیم به سراغ عکس مادرش می رود و اشک ریزان آن را می بوسد. او می گوید که مادرش را در 13 سالگی به خاطر ایدز از دست داده و حالا خوشحال است که مادرش به خاطر این وقایع نگاری و اینکه توانسته است مراقب خود باشد، به او افتخار می کند.
ت) مرد سیاه پوست با گذشت یکسال از وقوع کاترینا، در میان خرابه های شهر چنین می گوید: می خوام شهرم رو بسازم. اگه تو محله خودت نتونی کار درستی بکنی، پس کجا می تونی؟
- زن سیاه پوست (کیمبرلی ریورز) که گیرنده تصاویر توفان و راوی اصلی ماجراست، آهنگی به نام "فوق العاده" ساخته و می خواند که حکایت خود اوست. او می گوید: "لازم نیست به من بگین که فوق العاده ام. چون هستم". او واقعاً فوق العاده است.
و یک نکته: فیلم مستند "مشکل آب" در لا به لای روایات خود، سراسر نقد و اعتراض به شیوه مدیریتی حاکمان ایالات متحده است اما به راحتی در زمان مدیریت همان دولتمردان تولید و اکران می شود!!