حکایت سازدهنی و امیرو
دیشب شبکه 3 سیما یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران و ساخته به یادماندنی امیر نادری را در برنامه صد فیلم به نمایش درآورد. "ساز دهنی" تولید سال 1352 است که برای قدیمی ترها سرشار از عطر خاطره و طعم نوستالژی است.
الف) داستان از این قرار است که "امیرو" پسرکی ساده و سرشار از جنب و جوش در حوالی بوشهر زندگی می کند و "عبدل" نوجوانی است که پدرش، برای آنکه او را به ختنه کردن راضی کند، یک ساز دهنی به او می دهد. بچه های بندر به سازدهنی علاقه مند می شوند و حاضرند برای چند ثانیه ساز زدن هر کاری برای عبدل انجام دهند. امیرو بیش از دیگران به ساز علاقه مند می شود و بیش از دیگران به عبدل کولی می دهد. تحقیرهای پیاپی موجب می شود که امیرو در سکوت اشک بریزد و سرانجام ساز دهنی را ربوده و به دریا می اندازد.
ب) "ساز دهنی" در سالهای نخست پس از انقلاب به عنوان نمایشی از رابطه طبقه حاکم با مردم در پیش از انقلاب شناخته میشد. این تعبیر در آن سالها که ایرانیان لبریز از احساسات ضد استعماری و ضد استثماری بودند، خریدار فراوانی داشت و به دلها می نشست. اما نمایش دوباره شاهکار امیر نادری از جعبه جادو نشان میدهد که او چگونه فرهنگ ظلمپذیری ما را به تصویر کشیده است. "ساز دهنی" را نه تنها می توان روایت روابط بین کشورهای شمال و جنوب دانست، بلکه نمایانگر واضح روابط بین انسانها در کشورهای جهان سوم نیز هست. ما چه راحت به دلخوشی نواختن کوتاه زمان سازی به زیر یوغ استحمار می رویم!
پ) فردی که رانتی در اختیار دارد (بی آنکه برای بهدست آوردنش زحمتی کشیده باشد) بر گرده دیگران سوار است و نه تنها بر این پایه بساط تفریح و سرگرمی به راه انداخته، بلکه مایحتاج و نیازهای خود را هم برطرف میسازد و حتی گامی فراتر از آن مینهد و از "امیرو" (نیروی جامعه) سواری میگیرد.
با اینکه سالها از زمان ساخت این فیلم میگذرد، میتوان تیزهوشی نادری را در روایت ویژگیهای جوامع عقبمانده مشاهده کرد. هنوز هم چه بسیارند از تحصیلکردگان و نخبگان جامعه که آلت دست فرودستتر از خود شدهاند و به امید پست و پروژه و رانت مشغول سواری دادن هستند و اتفاقا هر چه فربهتر باشند، تمایل حاکمان به سواری گرفتن از اینان هم بیشتر خواهد بود.
امیر نادری این جوامع و قواعد آن را به خوبی میشناسد و میداند که در چنین کشورهایی حاکمان لزوما دارای استعداد و توانایی بیشتری نیست. عبدل، کم استعداد و حتی ناتوان است و تنها در اختیار داشتن منبعی (سازدهنی باشد یا نفت، قدرت نظامی یا...) باعث برتری او بر دیگران شده است. اما هم اوست که حکمرانی میکند و برای لحظهای در اختیار گذاردن سازدهنیاش دیگران (و عقاید و آرای آنها) را به بازی میگیرد.
جامعه به تصویر کشیده شده در "سازدهنی" بیمار است. در این جامعه هرکس به کار خود مشغول است و عدهای هم مشغول سواری دادن هستند، اما بیشتر مردم نسبت به آنچه در اطرافشان می گذرد اهمیتی نمی دهند و یا به بازیهای بیهدف مشغولند که این هم یکی از مهمترین ویژگیهای جوامع عقبمانده جهان سوم است.
بازی و سواری دادن و سواری گرفتن تا جایی ادامه دارد که طبقه مورد ستم در جامعه به منبع اصلی قدرت دست پیدا میکند و قصد نابودی آن میکند. حالا دیگر عبدل هیچ قدرتی ندارد و این امیروست که قصد دارد دیوانهوار همه اتفاقات و رسواییهای گذشته را تلافی کند.
ت)ساز دهنی فیلمی دردناک و البته آموزنده است که دل را به درد می آورد، گاه به گاه اشک را جاری می سازد، ذهن را هشیار می کند، سادگی را به تصویر می کشد، فقر و نداری ظاهری و نیز عجز و ناتوانی معنوی را توأمان نمایش می دهد، به صورتی استعاری شیوههای استثمار و بردهکشی در جوامع عقب مانده را بیان می کند، ... و در پایان فیلم هم با به دور افکندن آنچه مظهر استثمار به شمار می آید، آزادی از یوغ برده داری را نوید می دهد.
ث)چرا امروز سینمای ایران نادری را ندارد؟