• وبلاگ : جنبش (واژه واژه حرف دل)
  • يادداشت : خلصنا
  • نظرات : 0 خصوصي ، 10 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    من آتشي سوزان تر از آنچه هستم سراغ ندارم و دردي بي درمان تر از زخم گناه هايي كه بر دوشم حمل مي كنم ، برايم اينگونه شناختن علي راهگشا نيست كه از قصه هاي داستان راستان زياد در قفسه ذهنم نشانده ام من دل مي خواهم براي عشق به خدائي داشتن و حكمت مي طلبم براي آسوده خدائي شدن . پروردگاري رازق خالق باري مصور حكيم حليم و ... مي جويم در حاليكه از پاي مانده و رخت اضطرار پو شيده ام و حاضرم هر شب قدر تا صبح مويه كنم شايد رخ بنمايد . علي بي عبوديت رنگش تا اين اندازه رخشان نخواهد بود .

    رقاص پايتخت را به ياد مي آورم.

    کودکي را که بر سر بشقاب برنج حسرتي همسايه جان داد.

    پسرکي را که در سرماي زمستان با گونه هايي به سرخي لبو تماشاگر سبدهاي ميوه شب يلدا بود،

    کارگري را که از فرط گرسنگي در حال تي کشيدن کف ساختمان از حال رفت،...
    سرم آنقدر از بار شرم سنگين شده است که تاب ندارد قرآن را بر فراز خود نگهدارد.

    .

    .

    برادرانم کجايند

    که پيراهنم را به سرقت برند

    ديگر تشنه نيستم

    هيچ نمي خواهم ...................................

    + كمال 
    ممنونم نوشته ات باعث شد در مورد شب قدر وامام علي بيشتر تامل كنم
    + صادق 
    «ديگه خسته شدم از اينکه هر چيزي بايد مسير خودش ُ طي کنه
    فردا هم روز خداست»
    ت:احمد شاملو


    روايتي مشهوري است كه هيچگاه از يادش نبرده ام با اين مضمون كه روزي عثمان بر منبري تريبوني يا هر جايي نشسته بوده و وعظ مي كرده. شايد مي گفته كه امروز از حكومت من همه رضايت دارند و اسير و فقير و گرسنه و بيكار و در راه مانده و رقاص پايتخت و پسرك لبو فروش و كارگري كه از فرط گرسنگي بر زمين ولو بشود و ... نيست! همه چيز خوب است و به سامان. اصلا بعد پيامبر اين منم كه اسلام حقيقي را به راستي پياده كرده ام.

    و همينطور مشغول اين خزعبلات بوده كه علي تاب نياورده و گفته خبر داري در فلان شهر از حكومت تو بر مسلمانان ظلم ميرود و مردم در مانده شده اند؟

    و عثمان يا مي دانسته و يا ملاء و اطرافيانش اجازه نداده بودند كه او بفهمد جواب مي دهد كه نه خبر ندارم.

    علي مي گويد به عنوان حاكم اسلامي تو نمي تواني بگويي كه من نمي دانستم. تو نمي داني پس چه كسي بايد بداند؟!

    حالا گاهي با خودم فكر مي كنم مني كه هيچ از دستم ساخته نيست و چشمم پر است از ديدن اين چيزها چه بايد بكنم.

    قران بر سر من سنگيني مي كند در اين شبها اما نمي دانم بر سر آنكه بايد سنگين باشد هم هست؟

    + بهنام 

    به نام خدا

    <<< كتاب پاسخ به شبهات اينترنتي منتشر شد >>>


    كتابي براي نسل امروز



    پاسخ به شبهاتي كه سايت هاي ضد اسلام و ضد شيعي مطرح كرده اند

    پاسخ به سوالاتي از قبيل ...

    چرا قرآن دستور قتل مشركين و كفار را داده است تا جائي كه گفته است : هرجا آنها را يافتيد ، بكشيدشان . آيا اين خشونت و ترويج تروريسم نيست ؟

    چرا قرآن بحث از معراج پيامبر را مطرح كرده است در حالي كه با وجود اشعه ايكس و اشعه ما وراء بنفش محال است كسي بدون امكانات از جو زمين خارج شود ؟

    چرا قرآن براي قتل خطائي مجازات سختي را در نظر گرفته است در حالي كه عقل مي گويد : عملي كه به صورت خطا صادر شده اصلا مجازات ندارد ؟

    چرا قرآن به شوهران دستور داده تا زنانشان را بزنند ؟!

    چرا قرآن مردان را قوّام و سالار بر زنان معرفي كرده است ؟!
    چرا قرآن ارث زنان را نصف ارث مردان قرار داده است ؟!
    چرا قرآن تعدد همسر را براي مردان جايز دانسته است ؟!
    چرا قرآن ديه زنان را نصف ديه مردان قرار داده است ؟!


    چرا شيعيان نمازهاي ظهر وعصر ، مغرب و عشاء را با هم مي خوانند در حالي كه سنت پيامبر جدا خواندن اين نمازها بود ؟
    چرا شيعيان با دست هاي باز نماز مي خوانند در حالي كه با دست بسته نماز خواندن مودبانه تر است ؟
    چرا شيعيان با مهر نماز مي خوانند ؟ آيا اين عمل نوعي عبادت غير خدا و بدعت نيست ؟


    و بسياري از سوالات ديگر ...


    به آدرس ذيل مراجعه فرمائيد
    http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=873&productid=6199&shopid=1&dollarsale=0

    شناخت علي يعني حل تمام معماي هستي . . .

    + علوي 

    چقدر خنده داره که يک ساعت عبادت به درگاه الهي دير و طاقت فرسا ميگذره ولي 60 دقيقه بازي يک تيم فوتبال مثل باد مي گذره!

    چقدر خنده داره که 100 هزار تومان کمک در راه خدا مبلغ بسيار هنگفتيه اما وقتي که با همون مقدار پول به خريد مي ريم کم به چشم مياد!
    چقدر خنده داره که يه ساعت عبادت در مسجد يا کليسا طولاني به نظر مياد اما يه ساعت فيلم ديدن به سرعت ميگذره!
    چقدر خنده داره که وقتي مي خوايم عبادت و دعا کنيم هر چي فکر مي کنيم چيزي به فکرمون نمي ياد تا بگيم اما وقتي که مي خوايم با دوستمون حرف بزنيم هيچ مشکلي نداريم!
    چقدر خنده داره که وقتي مسابقه ورزشي تيم محبوبمان به وقت اضافه مي کشه لذت مي بريم و از هيجان تو پوست خودمون نمي گنجيم اما وقتي که مراسم دعا و خطابه و نيايش طولاني تر از حدش مي شه شکايت مي کنيم و آزرده خاطر مي شيم!
    چقدر خنده داره که خوندن يه صفحه و يا بخش از قرآن يا کتاب مقدس سخته اما خوندن 100 صفحه از پرفروشترين کتاب رمان دنيا آسونه!
    چقدر خنده داره که سعي ميکنيم رديف جلو صندلي هاي يک کنسرت يا مسابقه رو رزو کنيم اما به آخرين رديف يک مکان مذهبي مثل کليسا يا مسجد تمايل داريم!
    چقدر خنده داره که براي عبادت و کارهاي مذهبي هيچ وقت زمان کافي در برنامه روزمره خود پيدا نمي کنيم اما براي بقيه برنامه ها رو سعي مي کنيم تو آخرين لحظه هم که شده انجام بديم!
    چقدر خنده داره که شايعات روز نامه ها رو به راحتي باور مي کنيم اما سخنان کتب مقس و قرآن رو به سختي باور مي کنيم!
    چقدر خنده داره که همه مردم مي خوان بدون اينکه به چيزي اعتقاد پيدا کنند و يا کاري در راه خدا انجام بدن به بهشت برن!
    چقدر خنده داره که وقتي جوکي رو از طريق پيام کوتاه و يا ايميل به ديگران ارسال مي کنيد به سرعت آتشي که در جنگلي انداخته شود همه جا را فرا مي گيرد اما وقتي که سخن و پيام الهي رو مي شنويد دو برابر در مورد گفتن و يا نگفتن اون فکر مي کنيد!
    + حق طلب 
    اين حكايت تمامي نخواهد داشت. بي عدالتي ها و فقر و نداري ها تا آمدن فرزند علي ادامه خواهد داشت. كاش زودتر بيايد