سفارش تبلیغ
صبا ویژن

86/10/9
11:57 صبح

نوای خوش موسیقی

به قلم: حمید کارگر ، در دسته: هنر، موسیقی

نوای خوش موسیقی موسیقی

دیشب توفیق رفیق ما شد تا در آیین پایانی جشنواره موسیقی فجر در تالار وحدت چند ساعتی را همنشین اهل هنر باشیم. خوش شبی بود ولی حیف که کوتاه گذشت که اگر دوام می داشت زمان بیشتری فارغ از دنیا و مافیها متصل به آرامش می شدیم.
الف) دیشب نکته های تأمل برانگیز فراوان بود اما آنچه بیش از همه مرا به درنگ ذهنی واداشت، گفته های مجری مراسم بود که ما را میراث دار فارابی و سعدی و حافظ می خواند و امیدوار بود که شعر و موسیقی فاخر ایران زمین درخور نام بزرگ ایران و ایرانیان پیشین باشد و به وادادگی در برابر برخی مکاتب کم مقدار غربی تن ندهد.
با خود در اندیشه شدم که وزیر ارشاد که بر ردیف نخست تالار شنونده این گفته ها بود چه تدبیری بر این ماجرا دارد؟ مگر نه اینکه هر روز، گذشته و میراث ما را به ثمن بخس می خرند و کاش بخرند که می ربایند و ما در خوابیم! مگر نه اینکه خلیج فارس را بی هویت می خواهند و نوروز را از آن هرکس جز ما؟ کشورهای خرد و ممالک نوپا گستاخانه به محاصره و مصادره میراث فرهنگ و تمدن کهن ما مشغولند. تاجیکها رودکی را از آن خود کرده اند و ترکها از مولوی نان می خورند. ابن سینا از امارات سر درآورده و مانی پیامبر و نقاش عراقی عنوان گرفته است و ما همچنان درخوابیم!
ب) جناب وزیر در سخنان خود گفت که اهل موسیقی نیست اما دوست دار اهالی موسیقی است و آنقدر از موسیقی سر رشته دارد که بداند کسی نباید در اجرای یک آهنگ خارج بزند و نتیجه گرفت که در آهنگ حرکت جامعه نیز کسی نباید خارج بزند. او معترف بود که ما در کشورمان موسیقی ناروا هم داریم و افزود که برآنیم تا چنین موسیقی مجال رشد نیابد و به پستوی زیرزمینها برود. اما پرسش من اینست که هر موسیقی زیرزمینی نارواست؟ و لزوماً خارج می نوازد؟ و آیا آنچه در جشنواره امسال با نام پاپ عرضه شد فاخر بود؟
پ) هنر خود را نشان می دهد و مشک آن بدون نیاز به گفتن عطار می بوید. دیشب برپا ایستادن ها، کف زدنها و ادای سپاس ها به بزرگانی چون لوریس چکناواریان، شهرام ناظری، حسین دهلوی و مجید انتظامی در جمعی که چهره های دولتی و یا بازاری موسیقی فراوان بودند، نشان داد که مردم سره از ناسره باز می شناسند و هنوز قامت در برابر هنر ناب خم می کنند. کاش قطار هنر ایران زمین هماره چنین سرنشینانی داشته باشد.
ت) آیا دعوت هرساله از چند گروه تکراری هندی و تاجیک و... تنها گواه بین المللی بودن جشنواره موسیقی ماست؟ موسیقی دنیا در همین ها خلاصه می شود؟ و در بخش داخلی چگونه باید به حراست از موسیقی محلی و مقامی پرداخت؟ شهرستانی های ما با امکانات اندک و نداشتن سالنهای موسیقی و ... چگونه قرار است حامل و نگهبان فرهنگ کهن ایرانی باشند؟ تا کی همه چیز در تهران؟
ث) در یکی از اجراهای دیشب خواننده گروه شعری را خواند که بس دلنشین و قابل تأمل بود:
خدایا از چه بنیان ستم ویران نمی گردد؟            مگر سیلی ز چشم اشکباری بر نمی خیزد؟!