در بند حروف
الف) در سالن برج میلاد نشسته ایم در انتظار شروع فیلم و پیش از آن باید تیزر جشنواره را تحمل کرد. تیزر ترکیبی است از موسیقی و خوانش ابیاتی از حافظ و تصاویری از خوشنویسی و در جایی از آن خوشنویس مینویسد: "در سنه 1390 خورشیدی جشنواره فیلم فجر سی ساله شد". مانده ام که به آن "خورشیدی" فارسیاش بخندم یا به آن "سنه" عربیاش بگریم! و این سوالی است که این روزها در آغاز هر فیلم بارها به سراغم میآید.
ب) فیلم که به پایان میرسد اهالی رسانه برای شرکت در نشستهای خبری به سالنی در طبقه پایین راهنمایی میشوند. در طبقه پایین قدم میزدم که دیدم روی یکی از درها کاغذی چسبانده اند برای راهنمایی خبرنگاران و روی آن نوشته شده است: "از در بعدی مراجعه فرمایید".
کسی که به گمان خودش دلسوز ادبیات بوده و لابد نمره دیکتهاش بیست بوده با خودکار حرف "ب" را به واژه "در" افزوده بود تا مبادا مردم به اشتباه بیفتند!!
پ) ظهر هنگام و در فاصله پخش دو فیلم نشسته ام در رستوران که چشمانم روی کارت ورودی فردی که روی صندلی کنارم نشسته است خیره میماند. "کارت میهمان". چه باید کرد با آن حرف "ی" اضافه که بیخودی در ادبیات ما جا خوش کرده است؟!
یاد مباحثهای میافتم که روزی سر همین کلمه با مقام بالادستیام داشتم که میگفت متنی را غلط نوشته ای و سر آخر معلوم شد منظورش این است که چرا میهمان را مهمان نوشته ای! و چقدر زمان برد تا توجیهش کنم که این "مان" همان است که معنای خانه دارد و "مه" هم به معنای بزرگ است و لابد "مهتر" و "کهتر" را شنیده ای و این "میهمان" با آن "ی" اضافه بیمعناست و شاید بر وزن "میزبان" تنگ دل نوشتار ما نشسته است!
ت) به سالن بازگشته ام و پس از پخش آن تیزر تکراری، تیتراژ فیلم با نام و یاد خدا آغاز میشود که نوشته است: "بنام خدا"!
و چقدر باید گفت و نوشت که این "بنام" معنایی جز مشهور و نامدار ندارد و فرق است بین این واژه با عبارت "به نام". افزودن همین یک حرف "ه" اینقدر سخت است آیا؟ آن هم برای کسانی که به راحتی "ب" به "در" میافزایند و "ی" به"مهمان"؟!!