شکلات فرانسوی، مکدونالد عربی
یادداشتهای پراکنده از دیدار با عروس خاورمیانه (روز هشتم)
هر چند شب گذشته را به بستن چمدان و جمع و جور کردن بار و بنه گذرانده بودیم اما هنوز مجموعه سوغات به کمال نرسیده بود و بازی خرید وسوسهمان میکرد.
در مسیر رفتن به الحمراء در برابر فروشگاهی کوچک و ساده توقف کردیم که انواع شکلاتهای خانگی و فلهای را در ویترین بیرونی خود نهاده بود. وارد که شدیم، پیرزنی کوتاه قد و لاغر اندام و خوشمشرب به استقبالمان آمد. پیرزن بیشتر فرانسوی مینمود تا لبنانی و البته هر دو زبان را و نیز انگلیسی را بیلکنت و مسلسلوار سخن میگفت.
محیط مغازه جمع و جورش و شکل و شمایل و گفتار پیرزن این احساس را پدید میآورد که به یکی از فیلمهای قدیمی فرانسه وارد شده ای و کارگاه بزرگ تولید شیرینی و شکلات که از میانه دری در انتهای فروشگاه رخ مینمود، بر این تصور میافزود.
به خواهش پیرزن نمونههایی از شکلاتها را تست زدیم و از هر کدام مقداری خریدیم که پر بودند از دانه های بادام و فندق. همسرم در یکی از ویترینها انواعی از ظروف کریستال و شکلاتخوری را دید و قیمتشان را میپرسید که پیرزن گفت: اینها را نخرید! و بعد توضیح داد که در اکسپوزیسیونی که کالاهای ایرانی را در بیروت به نمایش درآورده است دیده ام که شما محصولاتی بهتر از اینها دارید!
پس از چند خرید مختصر و تکمیل سوغات در الحمراء، برای آخرین بار به قدم زدن در ساحل مدیترانه پرداختیم و برای آخرین ناهار در بیروت، باز به سراغ شعبه ای از مکدونالد رفتیم اما این بار با استقرار در طبقه دوم و با چشماندازی رو به دریا سفارش "مک عربیا" دادیم که از ابتکارات شرکت مکدونالد برای کشورهای عربی است.
مک عربیا همان گوشت و مرغی است که به شکل همبرگر درآمده اما به جای قرار گرفتن در میان نانهای فانتزی، درون نان لبنانی عرضه میشود.
تحویل اتاق در هتل به انجام رسید و به همراه سه هموطن دیگر راهی فرودگاه شدیم.