سفارش تبلیغ
صبا ویژن

90/6/2
10:0 عصر

دخمه ای تاریک در دهکده جهانی

به قلم: حمید کارگر ، در دسته: سفرنامه

دخمه ای تاریک در دهکده جهانی

یادداشت‌های پراکنده از دیدار با عروس خاورمیانه (روز چهارم)

پسین سومین روز سفر بیشتر به رصد کردن اوضاع و احوال سیاسی لبنان از نگاه تلویزیون‌های عربی گذشت و همینجا بگویم که چندین شبکه رادیویی، تلویزیونی و ماهواره‌ای خصوصی در لبنان فعالند که شهرت شبکه ال‌بی‌سی و نیز شبکه المنار (وابسته به حزب‌الله) بیش از دیگران است.
این تنوع رسانه‌ای و میدان دادن به شبکه‌های خصوصی نقش موثری در ترسیم چهره‌ای گونه‌گون و پسندیده از لبنان ایفا کرده است.
شامگاه را کنجکاوانه و تنهایی به خیابان‌گردی در بیروت مشغول بودم که حضور پررنگ نیروهای نظامی در خیابان‌ها آشکارا به چشم می‌آمد.
بامداد، مسیر آشنای پیشین را برای اتصال به اینترنت پیمودم. از برابر خانه‌هایی کوچک و قدیمی که در کنار هتل‌های سربرافراشته حقیرانه به چشم می‌آمدند گذشتم و به دخمه‌ای تاریک وارد شدم. مرد عرب در انتهای اتاق نخست، در دیگری را گشود و وقتی کمی چشمانم به تاریکی خو گرفت، چند رایانه در دو سوی اتاق پشتی دیدم. هرچه منتظر شدم خبری از روشن شدن چراغ نبود!
مرد عرب چند دقیقه‌ای با رایانه های جور واجور و قدیمی که هر قطعه‌شان به رنگی بود و لنگه به لنگه می‌‌نمودند، کلنجار رفت تا سرانجام ارتباط با اینترنت در آنها برقرار شد. با نشستن روی صندلی پلاستیکی در آن فضای تاریک -که با نور صفحه نمایش رایانه‌ها اندکی روشنی یافته بود- صفحه نخست را گشودم که چشمم به جمال فیس‌بوک روشن شد. جالب آنکه به هنگام وارد کردن نام کاربری‌ در صفحه فیس‌بوک شاهد فهرست شدن پرتعداد نام دیگر کاربرانی بودم که پیشتر از آن دخمه به این شبکه اجتماعی پیوسته بودند.
باز حس کنجکاوی قلقلکم داد و صفحه خانگی دیگر رایانه‌های روشن در آن دخمه را آزمودم و همگی پیام می‌دادند که چه بسیار کاربرانی که از همین دخمه تنگ و تار به عضویت در دهکده مجازی بالیده‌اند!
کنجکاوی دیگرم درباره فیلترینگ بود که نتیجه‌اش دریافت این نکته شد که پیوستن به دنیای مجازی در آن پستوی تاریک، آسان‌تر از بسیاری از کافی‌نت‌های مدرن ایرانی بود!
به پایش ایمیل‌ها سرگرم شدم و همین که خواستم از نوشتار فارسی بهره برم، تازه کار دشوار شد! جای‌گیری حروف روی صفحه کلیدهای موجود در آن دخمه با چینش معمول در رایانه‌های ما متفاوت بود و بدتر آنکه خبری از چهار حرف فارسی (پ، چ،ژ، گ) نبود!
یک ساعتی را تک و تنها در حالی‌که به ورای مرزها متصل بودم در آن دخمه دوست‌داشتنی زیستم و بابت این اتصال 2 هزار لیر لبنانی (چهارده‌هزار ریال) به مرد عرب پرداختم.
پس از بازگشت، به صرف صبحانه سرگرم شدیم و آماده گشت و گذاری دوباره در شارع الحمراء.

یادداشت مرتبط: کافی‌نت به معنای واقعی