آجر روي آجر

ديوار ...

ديوار چيديم سالها

ديوار چيديم سالها

تا سقفي بزنيم روي سرمان

ديوار كشيديم چون يادمان نبود كه بايد برويم...

سقف زديم چون فراموش كرده بوديم كه بايد بپريم...

..............................................................................

اگه داربست فلزي اين آقا كمال كارساز نشد مجبوري كه يك اسپايدرمن باشي!

چرا دستمون به سقف نرسه،داربست فلزي رو براي همچين موقع هاي اختراع كردن

هر چيز قاعده‌اي دارد
شايد اگر ديوار خيلي بلند باشد گذاشتن سقف روي آن خطرناک باشد!
بهتر نيست که ديوار را بريزي؟
لااقل نفسي مي‌کشي و اطرافت را بهتر مي‌بيني!

سلام و روز به خير

اين مطلب شما بسيار پسنديده بود.

ديواري چيده ايم

شايد هم به بلندي آسمان، فاصله اي براي ديدن حقيقت نگذاشته ايم.

كو ! كجاست. بنگر از ديوار آسمان. يا از ديوار شيشه اي ! بنگر و دم نزن

بيشتر به پلان کوخم فکر ميکنم فقط اندکي فراخترست از کاخ
تا نيمي از پازل کنج هايش را کنار هم ميگذارم ميبنم شب شده ، وقت خواب است : يعني جيش ، بوس ، لالا
تا کنون شام گرم کاخي در دهان نچرخانده ام ولي قصه هايش را دقيق تر از ساکنان پاي بسته آن روان حفظ خواني مي کنم .
و فردا تکرار همين واقعه هاست .
راستش را بخواهي تاکنون خيمه اي کودکانه اي نيز برنيفراشته ام . از دعواي مادرم مي ترسم : هي پسر اينجا چه بازار سرشوريست که به راه انداخته اي ! اشکهاي غم پهنه صورتم بپوشاند اينک فرصتي دوباره خلق شد براي طرحي نو درانداختن ، دوباره به کوخ آينده ام مي نگرم.

ديوارها.... ديوارها....... ديوارها............ديوارها.

كاش ديوارها را فرو مي ريختيم.

سلام حميد

خوشحالم كه اولين كسي هستم كه برات پيام ميذارم

ديگه كمتر مياي راستي چكار مي كني كجا كار مي كني بچه هم داري