مدت زيادي نيست که مي خوانمت
نگاهت افتخار آميز است

چشم هايت بسيار است

بنگار نگارنده ..

خب ديگه هر كسي به نوعي ،مهم اينه كه كار كني ،عرق بريزي و نون حلال ببري سر سفره زن و بچه ات.

آفاي کارگر عزيز :
آنچه به مدد نعمت عظيمه بلوتوث شاهد بوديد چندان هم جاي در خود فشرده شدن ندارد اين مردک لااقل ميداند چه مي خواهد و با خود چه کرده ، رقاصاني که بي ساز مي چرخند نه شادند و نه غم دارند و اصولا وظيفه دارند که بيخود بگردند تا چرخ روزگار بازنايستد ، علامت سئوال بزرگتري براي ... ها بايد ايجاد کند .

يك دست جام باده و يك دست زلف يار

رقصي چنين ميانه ميدانم...

چه تلخ است نيشخندي كه به لب مي نشيند بعد خواندن اين شعر.

نه جام باده اي و نه زلف ياري. رقصي پوچ اما نه براي هيچ.

واقعا كه خوش به حالمون...

فقر كه از در وارد مي شود، ايمان خارج مي شود. متوليان مذهب و فرهنگ مملكت به اين نكته چقدر انديشيده اند؟ اگر تدابيرشان درست است، پس چرا با اين همه پول و نقدينگي شاهد افزايش فقر هستيم؟ آيا نمي دانند كه در پي فقر، دين و ايمان مردم آسيب پذير مي شود؟

دل خوش سيري چند؟