شفاخانه : نشيمنگه اشكها و لبخندها
مصيبتكده مردماني كه اينبار را دير رسيده اند ،
آوار درد و رنج براي بيچارگاني كه ندانستند مولا ميگويد: نعمتان مجهولتان الصحه و الامان
و ميكده مستاني كه ار استمهال خداوندگارشان باز برخاسته اند .
چه خدايي دارم !!! شگفتي ام مي افزايد وقتي قلمش چون من نمي رقصد و سفاكانه مردمان به انگشت حقارت نشانه نمي رود: حداي من چنين مينويسد: هر كس كسي را زنده بدارد چنان است كه گويى تمام مردم را زنده داشته است سوره 5 ايه32
سلام
آمدم تا از اعماق دلم براتون بگم، افكرتان را خيلي دوست دارم
در قسمت نظرات وبلاگ آقا داوود مطلبتون رو خوندم و با صداي بلندي گفتم :بله حتما ( حتما كارها و يا كار شما دخيل در شفا بوده )
سلام جناب كارگر
دست مريزاد
مدتها بود كه در انديشه عضويت در بانك اهداء اعضا بودم
ولي مجال و سعادتي رفيق راهم نمي شد...
شرمندگي فرشتكان ... معبري شد براي ورود به اين بانك و افتتاح حساب در آن ...
ممنونم
با سلام
وبلاگ بسيار زيبا و هنري داريد
اميدورام موفق و پيروز باشيد
خدا مي داند كه چه هراسي دارم از اينكه اين دل گناه آلوده ام بي من در كالبد ديگري بتپد.اين قلب روز حشر گواه كداميك از ما خواهد بود؟من آلوده يا آن ...
سلام و درود بر قلم شيواي شما.
تا عزيزي را از دست ندهيم نمي فهميم كه چقدر ارزشمند است راهي كه بتوان كسي را بيشتر كنار خانواده اش نگاه داشت.
احساس سوختن به تماشا نمي شود
من هم عضو خواهم شد تا بلكه ديگري حيات يابد.
خسته نباشيد