سفارش تبلیغ
صبا ویژن

86/8/15
9:11 صبح

حاجی واشنگتن ها! کمی هشیار شوید!

به قلم: حمید کارگر ، در دسته: سیاست

 حاجی واشنگتن ها! کمی هشیار شوید!

خوب: ایرانیان آگاه و آزاده با جان و دل هماره و هنوز حافظ و مدافع تمامیت ارضی میهنمان بوده اند و تاریخ گواه حضور پرصلابت آنان است. از آریوبرزن گرفته تا لطفعلی خان زند و از رییسعلی دلواری گرفته تا محمد جهان آرا، و ایران زمین هیچگاه از طنین گامهای اینان خالی مباد.
بد: کشورهای کوچک بحرین و امارات بی آنکه دهان خود را ببندند و چشم به تاریخ بگشایند تا به درستی دریابند که تاریخ بازگشت ابوموسی و تنب کوچک و بزرگ به مام میهن پیش از آن است که کشوری با نام "امارات متحده عربی" شکل بگیرد و تا چند دهه پیش و قبل از توطئه انگلیسیها بحرین گوشه ای از خاک ایران بود، چشمها را بسته و دهان گشوده اند و هر بار با بهانه و بی بهانه بانگ به یاوه گویی سر می دهند و سهم خواهی از خلیج هماره فارس می کنند و مدعی مالکیت بر جزایر همیشه ایرانی دارند.
سیاستمداران ما در چه حالند؟ منافع ملی ما کی از گرداب انفعال دیپلماسی به در خواهد آمد؟
امارات با جمعیتی کمتر از مشهد ما، با هوایی گرم و نامساعد، با خشکی بسیار کم و خاک غیر حاصلخیز، امروز به تیزبینی و تدبیر توانسته است خود را به عضوی موثر در خاورمیانه بدل سازد و در عرض چند سال هریک از شیخ نشین های خود به ویژه دوبی را به قطب جذب سرمایه و امکانات و دانش بدل سازد تا آنجا که درآمد حاصل از گردشگری در دوبی بیش از درآمد نفت شده است و کار به جایی رسیده است که بسیاری از هموطنان ما نیز سفر و یا سرمایه گذاری در دوبی را برمی گزینند و پول ما سرازیر جیبهای اعراب می شود.
ایجاد انواع جاذبه های گردشگری (از شترسواری در بیابان تا اسکی در پیست برفی)، ساخت جزایر مسکونی پالم بر روی دریا، ایجاد شهرکهای دانش و فناوری با تازه ترین امکانات علمی روز برای جذب بهترینهای شاخه های گوناگون علوم از سراسر دنیا، حضور اجباری خط اینترنت با پهنای زیاد در همه منازل، دارا شدن فناوری و امکان افزایش تولید نفت با هزینه پایین، ساخت بنادر عمیق جهت پهلو گرفتن کشتی ها، عدم اخذ مالیات از شهروندان، صدور مجوز اقامت با خرید خانه، برقراری امنیت کامل در محیط شهری، مبارزه شدید با هرگونه مواد مخدر (تا آنجا که حتی داشتن قرصهای کدئین دار بدون مجوز پزشک 3 سال زندان در پی دارد) و... از این شیخ نشین چهره دیگری ساخته است.
زمانی که این اعراب بادیه نشین در دوبی از زیر چادرهای خود عبور هواپیماهایی که از مهرآباد برخاسته بودند را با شگفتی می دیدند، در نزدیکی تهران فرودگاهی در حال ساخت بود که قرار بودچشمهای جهان را خیره سازد. اینک در حالی این روزها صحبت از انتقال همه پروازهای خارجی به این فرودگاه می شود که کارمندان نخستین آن بازنشسته شده اند! و این در حالی است که فرودگاههای پیشرفته اعراب، آسمان دوبی را تبدیل به یکی از قطبهای هوایی منطقه کرده و سالانه میلیونها دلاری که قرار بود عاید ایرانیان شود به آنها می رسد.
آسمان بی برنامه ما در دست مدیران نابلد دست به دست شده و میلیاردها دلار صرف خرید و اجاره هواپیماهای فرسوده می شود و بزرگترین شرکت حمل و نقل هوایی ما "هما" که روزی در رده 25 جهان بود به انتهای جدول آنهم با ریسک مرگ 500 در یک میلیون رسیده است. (که این رقم در اروپا یک به 8 میلیون است). فرودگاه بین المللی امام خمینی(ره) ما با حداکثر توان خود خواهد توانست 5/4 میلیون مسافر را در سال جا به جا کند در حالیکه فرودگاه دوبی در سال گذشته پذیرای بیش از 20 میلیون مسافر بوده است و جالب آنکه دوبی از نظر امنیت، کیفیت و میزان خدمات به مسافر از رقبای غربی خود نیز پیشی گرفته و به مقام نخست جهان چنگ انداخته است.
شاید بر پایه این اعتبار تازه رسیده، شاید بر پایه تکیه بر قدرتهای سلطه طلب غربی، شاید بر پایه غرور کاذب و کج خیالی، شاید بر پایه فراموشی تاریخ و یا شاید بر پایه غفلت و کم توجهی ماست که شیوخ حاشیه خلیج فارس هر از گاهی طالب جزایر ایرانی می شوند و یا ارث مطالبه می کنند و این خلیج پارسی را عرب می خوانند. به هر روی به گمان من تنها کاری که ما در مقابل کرده ایم، این بوده است که در اخبار هواشناسی، نام این جزایر را هم به فهرست شهرهایمان افزوده ایم! و یا با مناسبت و بی مناسبت، خیابان و بزرگراه و تالار و ورزشگاه و... را به نام خلیج فارس نامگذاری کرده ایم!
زشت: حکایت حاجی واشنگتن های ما و انفعال دیرپای وزارت خارجه و در افتادن به موجهای ساختگی ما را تا کجا خواهد برد؟ با امروز و فردا کردن، با من بمیرم و تو بمیری و قسم و آیه آوردن و یا خود را به کری زدن، تهدید امنیت ملی مرتفع و منافع ملی ما تضمین نمی شود. با ملاقاتهای لوس همیشگی که همیشه دو طرف آنرا مثبت ارزیابی می کنند! و باج دادنهای پس پرده و... راهمان به نزول است نه صعود. آخر ای مسوولان دستگاه دیپلماسی کشور! چرا اینقدر "منفعل"؟ چرا اینقدر "واکنش"؟ پس کی نوبت به "کنش" می رسد؟ سیاستمداران ما کی "فعال" خواهند شد برای بستن دهانهایی که به یاوه باز می شوند؟
در همسایگی ما خیلی خبرهاست. غریبه ها آمده اند و دور تا دورمان را بذر فتنه و نا امنی و تهدید کاشته اند و هر روز به بهانه ای متهممان می کنند و واکنش ما به عادتمان بدل شده است که سفیری را احضار کنیم و هشدار شدید الحنی بدهیم که: "اگر یک بار دیگر مرتکب چنین عملی بشوید با این بار می شود 2 بار!!" و یا صدور بیانیه ای با این مضمون که: "اگر سریعاً از اینگونه اعمال دست برندارند، پس کی می خواهند دست بردارند؟!!"