سفارش تبلیغ
صبا ویژن

91/6/16
1:30 عصر

میلان؛ آماده برای اکسپوی2015

به قلم: حمید کارگر ، در دسته: سفرنامه

میلان؛ آماده برای اکسپوی2015

یادداشتهای پراکنده از دیدار با کشور چکمه پوش (ادامه روز پنجم)

ساختمان هایی با نمای سنگی و خیابان هایی با کف پوشی از سنگ که خطوطی فلزی و ممتد روی آن نقش شده است و سیم های برق معلق روی این خطوط به نشانه عبور تراموا، ساده ترین بیان برای چهره عمومی میلان در بافت قدیمی شهر است.
برای ترسیم این چهره در نمایی کاملتر ناگزیر باید معماری هنرمندانه، فروشگاه های رنگارنگ و کافه ها و رستوران های گونه گون را هم در نظر آورد که جذابیت خاصی به این شهر مد، شهر تجارت و شهر هنر بخشیده اند. تراماواهای قدیمی
برای رفتن به سراغ فروشگاه های عرضه فرش دستبافی که از پیش نشان کرده بودم و آشنایی بیش از پیش با حال و هوای عمومی شهر، قدم زنان به خیابان های مجاور سر زدم. حضور و عبور واگن های برقی جور واجور از ترامواهای زردرنگ قدیمی تا واگن های مدرن و شیک امروزی در خیابان های میلان نمودی ویژه دارد. و البته وقتی قدم روی کفپوش سنگی خیابان می گذاری، افزون بر مراقبت از آمد و شد خودروها باید حواست به این قطارهای کوچک برقی هم باشد.
بافت سنتی و کهن شهر در معماری و شهرسازی امروزین حفظ شده است با این حال ساختمانهای مرتفع و برج های دنیای مدرن نیز در میلان به چشم می خورد و گویی ایتالیای دیروز و امروز در این شهر در هم تنیده اند.
در این گشت و گذار هرچند به علت تعطیلی روز یکشنبه نتوانستم به گپ و گفت با تجار فرش بپردازم اما از پشت شیشه فروشگاه ها به رصد حال و هوای فرش ها و عکسبرداری از چیدمان آنها پرداختم. در طی مسیر چندین کلیسا به محل اجتماع شهروندان بدل شده بودند و به هریک که وارد شدم، حضور پرشمار مومنان به مسیحیت شگفت زده ام می کرد و ناگزیر مرا نیز در فضایی معنوی به نیایش فرا می خواند: "فاینما تولوا فثم وجه الله".
در مسجد و در کعبه و بتخانه دویدیم / هر جا که رسیدیم به جز یار ندیدیمترامواهای جدید
راهی را برگزیدم که به قلعه فورسسکو    (Castello Sforzesco) منتهی شود. در گذر از خیابانی که یکسوی آن به کلیسای دوئمو می رسید و در انتهایش برج ساعت قلعه مشهود بود، فروشگاه های پرشمار و دیدنی های بسیاری رخ می نمود و چیزی که به ناگاه مبهوتم کرد، در اهتزاز بودن پرچم سه رنگ کشورمان بر یکی از ستون های کنار خیابان بود. چشم گرداندم و دریافتم که ستون هایی به فاصله یکسان در دو سوی خیابان برای نصب پرچم کشورهای مختلف برافراشته شده اند و این قطار ستون ها در یک سوی خیابان با پرچم ایران آغاز شده و در سوی مقابل با پرچم اسراییل(!) و پرچم دیگر کشورها پشت سر این دو ردیف شده اند.
گروهی دانشجو در پیاده رو میزی نهاده بودند و چتری بر فراز میز باز کرده بودند و مرا به یاری خواندند تا در راستای اهداف یونیسف و برای حمایت از کودکان نام نویسی کنم. نامم را در برگه هایشان نوشتم و در ازای آن راز و رمز اهتزاز پرچم ها را خواستم که پاسخم دادند شهر میلان میزبان اکسپوی جهانی در سال 2015 است و هر کشوری که برای حضور در این نمایشگاه جهانی اعلام آمادگی می کند، از هم اکنون پرچمش مهمان شهر می شود.
خرسند شدم که از هم اکنون پرچم کشورمان در میلان در اهتزاز است (هرچند در برابر پرچم صهیونیست ها!).