سفارش تبلیغ
صبا ویژن

84/12/29
11:32 صبح

بهار عشق و پرستش

به قلم: حمید کارگر ، در دسته: مذهب

آغاز سال 1381 خورشیدی با شروع سال 1423 قمری و محرم الحرام تقارن یافته بود و در شماره نوروزی ماهنامه طوبی به مناسبت آن تقارن یادداشتی نوشته بودم. اینک که آغاز سال 1385 خورشیدی نیز با اربعین سرور آزادگان همزمان شده است فرصت مناسبی است برای بازخوانی نزدیکی این دو رستخیز: زایش دوباره طبیعت و دمیدن دوباره روح انسانیت.

امسال، نوروز را معنای دیگری است. امسال عید مفهوم تازه ای می یابد و بهار طبیعت به بهار توحید و پرستش میدان می دهد.

عید امسال ما، عید برخاستن و پویش دوباره است. برخاستنی بدانسان که اهالی کاروان عاشورا برخاستند. همان وارستگان عاشق و شوریدگان دردمندی که به دل انگیز ترین و شورافزاترین ترانه جاویدان عشق لبیک گفتند و از چشمه سار توحید نوشیدند و به میعادگاه شور و شوق و عشق و شهادت کوله بار سفر بستند. سفر از « خود دیروز» به « خویش فردا»، از « فجور» به سوی « تقوا»، از« مرداب» تا « دریا»، از « زمین» تا « سما» و از « خود» تا « خدا».

امسال همزمان با پیروزی نور زندگی بهاری بر ظلمت دهشتناک مرگ و سرمای زمستانی و همزمان با اربعین خیزش امام حریت و آزادگی بر حاکمیت ظلم و جور و ریا، عهد می بندیم به شکرانه چنین عیدی، ما نیز بر گردنکشان تاریخ بتازیم و کاخ مستبدان و مستکبران فرو ریزیم و بر ویرانه اش نمازی پر نیاز قامت بندیم.

در نوروز امسال عشق را می پرستیم، نور و روشنایی را می ستاییم و بپا می خیزیم تا دل تیره زمستان را به خنجر سپیدی بهاران بشکافیم تا در مطلع فجر طبیعت، تابش خورشید معنویت را به تماشا بنشینیم.

در فروردین 85 همزمان با به بار نشستن شکوفه های رنگارنگ و زیبا بر این زمین سرد و بی روح، گل دادن شکوفه های سرخ شهادت در نینوا را به یاد می آوریم و بر سلسله جنبان کربلائیان تأسی می جوییم؛ آن هم نه با اشک و آه و نفرین و به دنبال نام و نان؛ که با تفکر بر هویت راستین کربلای بی مرز و با اندیشه بر چرایی عاشورای بی غروب و برای حسینی شدن و حسینی ماندن.

در طلیعه سرسبزی طبیعت، امسال بر خط اثیری دعای « وارث» به وراثت عاشوراییان می اندیشیم و به همه وارثان آدمی که شعر سرخ « شریعه فرات» را باز سرودند و در سکوت خویش طرح « کربلا» ریختند و بی های و هوی و جنجال، عشق را پرستیده اند.

امسال در تلاقی دو بهار طبیعت و شهادت، به درگاه پروردگار دست بر می داریم تا آسمان ابری اندیشه هامان را آفتابی گرداند، بر دلهای پر کین ما نور مودت و محبت بتاباند و ما را بینشی بخشد تا یزیدیان زمانه را باز شناسیم و توانمان بخشد تا حسینیان را رهروی پاینده باشیم و واژه پر اعتبار « انسان» را دلیل خنده طفلان رهگذر نگردانیم و در سکوت بی قیدی و رخوت نپوسیم که حسین (ع) می گفت: « ... تا زنده ام با سکون مدارا نمی کنم که این سوار بیشتر میانه با همهمه دارد.»

امسال عید ما، عید شور و شوق است. عید مستی و وصل است. وصل به نور، وصل به حقیقت و وصل به خدا.

در این ایام خجسته هیچ نیازی نیست که نشانه های دیرین و نمادهای دیرپای تاریخ باستانیمان را کثیف و اهریمنی بخوانیم و یکسره در دایره اوهام و اباطیل فرو نهیم و ملیت و مذهب را در تقابل با یکدیگر قرار دهیم که این آرزوی دشمنان دین و ملیت است.

باورها و اعتقادات آیینی مردمان این دیار ریشه در نیکی ها و پاکی های اهورایی دارد و زهی بی انصافی و تنگ نظری است اگر با دیدی محدود و بصیرتی کور و منفی، هر آنچه از گذشتگانمان به یادگار داریم، به تمامی به دور اندازیم و بی هیچ پالایشی، خوب و بد را در هم بسوزانیم و چنته خویش را از بسیاری ارزشهای تاریخی خالی گردانیم؛ آن هم ارزشهایی که با ورود اسلام به این سرزمین مورد تأیید و تأکید امامان و بزرگان دین نیز قرار گرفت و آن را ارج نهادند.

بیایید مهرهای اتهام را از دست فرو اندازیم و به سادگی بر پیشانی یکدیگر نکوبیم و رشته های ایمان و اعتماد خلق را پاره نکنیم. بیایید به نام اسلام، دین را نسوزانیم و ایران را ویران نکنیم.

عاشوراییان؛ عید وصلتان در بهار طبیعت مبارک باد.