سفارش تبلیغ
صبا ویژن

88/12/19
8:36 عصر

داوری دشوار است

به قلم: حمید کارگر ، در دسته: حرف دل، جامعه

داوری دشوار است

هر از گاهی که خبر از صدور حکم اعدام برای فردی در رسانه­ها غوغا به پا می­کند، خدای را سپاس می­گویم که در جایگاهی نیستم که گردش قلمم بتواند جان کسی را بگیرد زیرا که هراسناکم از رأی دادن به مرگ انسانی دیگر.
داوری سخت است و دشوار و شکر مدام به درگاه ایزد که قضاوت­هایم آن چنان نیست که مرگ و زندگی را برای کسی رقم زند.
حکم دادن به فنای دیگران آسان نیست و به گمانم داستانی از مولاناست که از حال و روز قاضی ای خبر می­دهد که گریان و نالان می­گفت: من که داورم باید آگاه باشم و درست حکم دهم اما این دو تن که یکی­شان شاکی است و دیگری متهم، به کار کرده و نکرده خویش آگاهند و من بی خبر!
دیشب که برای دومین بار به تماشای فیلم "زندگی دیوید گیل" (The Life of David Gale) ساخته آلن پارکر نشسته بودم، باز همین اندیشه سخت به سراغم آمد که چگونه می­توان به چنان باوری رسید که حکم مرگ کسی را صادر کرد؟ و آیا جای تردیدی باقی نمی­ماند؟
در این فیلم -که دیدنش را به داوران پیشنهاد می­کنم-، دیوید گیل که استاد فلسفه در دانشگاه و از مخالفان مجازات اعدام در تگزاس است، در گروهی عضو است که معتقدند ممکن است افرادی بی­گناه و به اشتباه اعدام شوند.
گیل به جرم تجاوز و قتل دستگیر و محکوم به اعدام می­شود و تنها 4 روز مانده به اجرای حکم، خبرنگاری فرصت می­یابد تا با او مصاحبه ای ترتیب دهد و از خلال این گپ و گفت، بی­گناهی گیل بر خبرنگار آشکار می­شود اما مدرک این بی­گناهی زمانی می­رسد که گیل اعدام شده است.
در ادامه این فیلم جذاب و پرکشش، بیننده درمی­یابد که همه ماجرا -از قتلی که منجر به صدور حکم اعدام شده است تا خود اعدام-، به صورت خودخواسته از سوی گیل و مقتول ترتیب یافته است تا نشان دهند که سر بی­گناه هم بالای دار می­رود و ممکن است صدور حکم برای جان ستاندن ناروا باشد.
و باز این پرسش در من تازه شد که آیا داورانی که حکم به جان ستاندن می­دهند به درستی رأی خویش ایمان دارند؟