• وبلاگ : جنبش (واژه واژه حرف دل)
  • يادداشت : کابوس اسراييل بزرگ!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 10 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + داود 

    خوبه كه مي بينم گفتگو شكل گرفته.

    فقط مي خواستم يك چيزي خدمت اين دوست عزيز آقا يا خانم حق دوست بگم و اون هم اينكه وقتي قراره دو تا چيز با هم قياس بشه نبايد به اين دليل كه در زبان و عالم انتزاع زيبا به نظر ميرسه جاي حقيقت رو هم بگيره. سوراخ شدن لايه ازن چه ربطي داره به سوراخ شدن بدن يك انسان. اين چيزي كه شما اينجا نوشتي فقط و فقط يك اتفاق زباني است و در عالم مجاز و ادبيات زيباست. متاسفانه اينگونه نوع برخورد با حقيقت و مجاز پيشينه طولاني در ادبيات فارسي دارد. از مثالهاي گاه بي ربط مولانا(البته فقط چند مورد انگشت شمار) گرفته تا سبك هندي كه براساس همين قياسهاي نا به جا و بي ربط قوام گرفته و زيبا هم هست گاهي. اما آن ادبيات است و كسي در آن به دنبال كشف حقيقت نيست. اما مثالي كه شما زدي با عرض معذرت چندان مناسبتي ندارد. اين دو مورد اصلا با هم قابل قياس و برابري نيستند و نمي شود گفت سمينار بررسي سوراخ لايه ازن تعطيل شود و بجاي آن كنفرانس سوراخ شدن بدن محمد الدوره برگزار شود.

    كار چنداني به حق و ناحق اين جنگ ندارم فقط يك لحظه مردمان فلسطين را ديدم بعد از صلح يا پيروزي : نظير همه انقلاب ها ، يا آرميدگي هاي بعد از جنگ هاي كهنه ، و گاهي سلطه ي دشمن بعبارتي آرامش تزريقي و منقبض و سرد :

    روزگار خودمان بعد از انقلاب در نظرم زنده شد و بعد افغانستان همسايه ي چند ساعت آنطرف تر با مهاجرانش كه هر هفته يكي دوبار جلوي دفتر نمايندگي سازمان ملل مي بينمشان و بعدتر عراق و همان حرفها با لعابي از سرزمين بين النهرين ...

    آيا راهي گشوده و هموار در انتظار است ؟ خوش بين نيستم !!!

    + صادق 
    بحث اين است که زير بيرق چه کسي سينه ميزنيم؟
    تا ديروز مردم عراق، کقار بعثي بودند ولي امروز مردم مسلمان عراق. تا ديروز با ايشان مي جنگيديم و يکديگر را ميکشتيم ولي امروز به هواداري ايشان، با متجاوزان به عراق دست و پنجه نرم مي کنيم و فرياد مظلوم خواهي سر مي دهيم.
    ديروز ابوعمار از نخستين رهبراني بود که به ايران آمد و انقلاب اسلامي ايران پيروزي اسلام خواند و وعده? دوستي داد، امروز سخن گفتن از ابو عمار و ابو مازن دوستي با مردم فلسطين تلقي نمي شود.
    ديروز ابو عمار نماد مردم فلسطين بود و امروز ...
    براستي مظلوم کيست؟
    مظلوم من و تو ايم،
    مظلوم منم که از گفتن همين حرف ها مي ترسم،
    مظلوم من و تو ايم که بايد منتظر بمانيم تا برايمان بگويند که امروز ظلم چيست و ظالم کيست؟
    مظلوم مائيم و همه? برادران و خواهرانمان در فلسطين و عراق و بوسني و ... .
    آي ظالم چهره? کرهت پيدا نيست!








    + احمد 

    اميد به پيروزي مظلوم بر ظالم

    + صادق 
    مظلوم کيست؟ اين آيين مسلماني حکم به فريادخواهي از کدام مظلوم مي دهد؟فلسطينيان حامي هنيه يا طرفداران ابو مازن؟
    اگر مظلوم، مسلمان نباشد فريادرس نمي خواهد؟
    دراينکه فلسطينيان مظلوم و صهيونيست ها غاصبند شکي نيست، اما آيا دفاع ما از فلسطينيان براي مظلوميتشان است؟
    سياست ما کدام يک را فلسطيني‌تر مي‌داند؟ ابو عمار و ابو مازن يا هنبه و خالد مشعل؟
    ظلم ستيزي تو را باور دارم و بي گمان در خواب نماندن! با تو هم رأيم، اما اين چراها و چراهاي ديگر امانم را بريده است.



    پاسخ

    سياست ورزي سياستمدارانمان كه حكايتي ديگر است. مي دانم كه ديپلماسي راهم تنها با گلوله مي شناسند و هركه بر اين راه نباشد را خائن مي شناسانند. اما من و تو فلسطين را قرباني اين روش نخواهيم و ما كه باور داريم اسلاممان ظلم ستيز است، هوادارش باشيم. علي (ع) كه چند شب پيش مردممان برايش اشك مي ريختند، در دفاع از زن يهودي خود را شايسته مرگ دانست و نيز به مالك اشتر چنان گفت كه خلق يا در دين برادر تو هستند و يا در آفرينش برابر تو. پس اسلام ما در دفاع از مظلوم، مسلمان و نامسلمان نمي شناسد. اين خط كشها را ما ساخته ايم. و البته من هم چراهايي از اين دست بسيار دارم.

    سفر يه ولايت عزراييل آل احمد رو خوندي؟

    ترجيح ميدم در مورد جنگي كه نزديك پنجاه ساله ادامه داره و مسببش فقط و فقط محركهاي ايدئولوژيكه نظري ندم.

    جنگهاي صليبي 1000 سال طول كشيد و از اين 1000 سال يك سومش ميان مسيحيان و مسلمانان بود و دو سوم ديگر ميان خود مسيحيان!

    هر چي نگاه مي كنم به تاريخ هيچ كجا نديده ام بي دينها و خدا ناباوران آنقدر با هم جنگيده باشند كه خدا باوران و مومنان. چه تاسف باره كه دين انسانها را رام نكرده كه هيچ درنده خو تر هم كرده است.

    داستايوفسكي در برادران كارامازوف گفته بود : اگر خدايي وجود نداشته باشد همه چيز مجاز است. ژيژك در مقاله اي مي گويد : بايد اينگونه گفت كه اگر خدايي وجود داشته باشد همه چيز مجاز است!

    متاسفانه دوران طلايي تاريخ اديان منحصر است به زمان پيامبران هر كدامشان و پس از آن فقط درگيري و خونريزي است. يهوديت،مسيحيت و اسلام. آيينهاي بشري مانند بوديسم و هندوئيسم و زردشتي گري به راستي كه تاريخ روشنتري دارند.

    پاسخ

    موافقم كه اصلي ترين عامل ايجاد اين ستيزه درازدامن عوامل ايدئولوژيك بوده و هست و چه يهوديان و چه مسيحيان، مصلح آخرالزمانشان را در اورشليم مي جويند كه عيسي(ع) بيايد و از ارض موعود و هيكل سليمان نداي خدايي خويش سر دهد و... و مذهب در پيوند با سياست چه در قامت صهيونيسم و چه در لواي نوانجليستهاي آمريكايي زمينه براي چنان ظهوري را مهيا مي كنند اما نمي توانم به راحتي بپذيرم كه آنان بر اعتقاد و ايمان خويش استوار باشند و من سست و خمود و بيهوده خوش. زاويه اي ديگر بر مي گزينم. فارغ از دين و مذهب و مكتب، حق كشي دارد مي شود يا نه؟ سردرد مي گيرم وقتي نقشه تغيير يافته فلسطين را مي بينم و ديوار حايل مي بينم و...حريف زيرك است و من تنها تلنگر زدن مي توانم. يادداشت ديگرم را در نشاني زير بخوان:http://www.knp.ir/News.asp?id=257
    + كمال 

    خيلي دلم مي خواد كه پايان اين جنگ را ببينم ،ارزو دارم كه يك شب پاي اخبار بشينم و اسمي از صهيونيسم و ضلم ان به ميان نيايد

    + حق دوست 

    در هيچ سميناري براي سوراخ شدن قلب محمد الدوره ها بحث نمي كنند اما سوراخ شدن لايه ازن را جدي مي گيرند.

    درباره حفظ محيط زيست سخن مي گويند اما از آلودگي حرفي نمي زنند.

    حكايتي است بشريت!!

    + صادق 
    از کدام مردم فلسطين حرف مي زني؟
    مردم طرفدار هنيه يا مردم طرفدار ابومازن؟
    مگر هردوي اينها مردم فلسطين نيستند پس چرا يگديگر را مي کشند؟
    من کجاي اين بازيم؟


    پاسخ

    الف) آيين مسلماني حكم مي كند كه از مظلوم حمايت كني. هر جاي اين خاك كه باشد كه رسول آنكس را كه نداي فريادخواهي مسلماني را بشنود و به حمايت برنخيزد، دور از اسلام دانست.ب) مددرساني به مظلوم روشهاي گونه گون دارد: به دمي، يا درمي، يا قلمي، يا قدمي و... و بر اين باورم كه هركس آنگونه كه مي تواند بايد بر اين مسير باشد.پ) بسياري از سران اسلام و عرب، از پشت به فلسطينيان خنجر زدند و مساله آنان را كه روزي مسأله عالم اسلام مي دانستند به جهان عرب محدود كردند و پس از آن به خود فلسطينيان محدودترش ساختند و...ت) به تغييرات نقشه فلسطين كه بنگري كوچك شدن مداوم سهم فلسطينيان و افزايش سهم اسراييليان را در طول اين سالها به راحتي مي بيني و اين نقشه خود گواه خوبي بر شناساندن مظلوم است.ث) ابوعمار به مبارزان فلسطيني از جمله حماس مي گفت كه شما كار خود را ادامه دهيد چرا كه قدرت چانه زني مرا در پاي ميز مذاكره با اسراييل افزون مي كنيد. بي گمانم كه ابومازن نيز اگر دل با وطن داشته باشد در دل چنين باوري دارد. و باورم اين است كه هر دو شكل مبارزه در برابر زورمداري چون صهيونيسم لازم است: هم ديپلماسي و هم ستيز مسلحانه.ج) اينها كه مي نويسم دليل بر چشم بستنم به ديگر مظلومان جهان و بيش از همه هم وطنان خودم نيست كه همگي لايقند بر دلسوزي و د‍ژخيم گاهي زر است، گاه زور است، گاه تزوير و.... اما فلسطين سالهاست كه يك نماد شده است و حريفش بسيار قدر است و هر روز در برابر خواب و غفلت ما فربه تر مي شود.چ) تنها مي خواهم بر خود نشتر زنم كه خواب نمانم. در اين اندازه با من هم رأيي؟

    سلام

    خوبي
    ؟؟؟
    دوستاي خوبي واسه هم ميشم


    به کارتون ادامه بدين تا اخر اگه خواستي لين کني بگو تا لينک کنم

    موفق وشاد باشي

    اهورا/شيراز

    www.661115.royablog.com